اصطلاحات بنیادین طراحی تایپ و تایپوگرافی- تایپ فیس و فونت
در متون لاتین، «تایپ» به حروفی گفته میشود که از پیش طراحی و با هر تکنیکی ساخته شدهاند و قابلیت تکرار و چیده شدن در کنار یکدیگر را دارند و از چینش آنها کنار یکدیگر کلمات، جملهها و درنهایت متن ساخته میشود. با این تعریف، «تایپفیس» عبارت است از مجموعهای از حروف و سایر نشانههای نوشتاری با یک طراحی یکپارچه و مرتبط. البته برای اشاره به همین مفهوم، واژه «فونت» نیز استفاده میشود؛ در حالی که اگر بخواهیم نگاه دقیقتری به موضوع داشته باشیم، تایپفیس و فونت دو معنای مجزا و البته مرتبط دارند. تایپفیس و فونت شاید دو واژهای باشند که در متون این حوزه بیش از هر دو واژه دیگر – به اشتباه- بهجای یکدیگر به کار میروند.
برای فهم بهتر این موضوع، دقت تاریخ ساخت حروف راهگشا است. در دوران حروفسازی و حروفچینی دستی، به هر مجموعه از حروف فلزی با یک سبک و «اندازه» مشخص، یک «فونت» گفته میشد. به عبارت دیگر، «بودونی» 12 پوینت یک فونت بود و بودونی 14 پوینت یک فونت دیگر. درهمان دوران، به نمود بصری یک فونت (ظاهر آن، آنچه که نتیجه طراحی و دیزاین بود) یک «تایپفیس» میگفتند. امروز دیگر برای هر اندازه به صورت جداگانه یک فونت تولید نمیشود. فونتهای دیجیتال قابلیت تغییر اندازه دارند و یک فایل فونت می تواند تمامی اندازههای مورد نیاز را پوشش دهد. اما در متون، اصطلاح «فونت» همچنان به نمود فیزیکی (دیجیتالی) اطلاق می شود و اصطلاح تایپ فیس، به نمود ظاهری. بنابراین به طور خلاصه:
تایپفیس آن چیزی است که میبینیم. فونت آن چیزی است که استفاده میکنیم.
تایپفیس نمود ظاهری و فونت نمود فیزیکی مجموعهای از تایپها (حروف) ست.
البته باید این نکته را هم یادآور شویم که باوجود تعاریف فوق، همانطور که اشاره شد، استفاده از واژههای تایپفیس و فونت همواره با این دقت و وفادار به این تعاریف نیست. بسیار مشاهده میشود که حتی در منابع لاتین واژههای فونت و تایپفیس بهجای یکدیگر به کار میروند و به خانواده تایپ نیز در مواردی تایپفیس گفته میشود. ولی به هر حال در این وبسایت برای دقت بیشتر بحث از این دو واژه در معناهای متفاوت استفاده می شود.
یک مسئله دیگر که ذکر آن در این قسمت ضروری به نظر میرسد این است که در زبان فارسی معادل دقیقی برای دو واژه فونت و تایپفیس ساخته نشده است. معادلی که امروزه رایج است واژۀ «قلم» است. بنا به دو دلیل ترجیح میدهیم که بهجای واژۀ قلم از واژههای فونت و تایپفیس استفاده کند: نخست اینکه واژه قلم بهعنوان معادل هر دو واژه فونت و تایپفیس به کار میرود؛ بنابراین استفاده از این معادل به معنای حذف تفاوتهای معنایی و کاربردی ظریف دو واژهی فونت و تایپفیس و یککاسه کردن آنهاست. این امر باعث میشود از دقت بحث در زبان فارسی کاسته شود. دوم اینکه در رسالههای خوشنویسی فارسی و نیز در نوشتههای امروزی، واژه قلم بهعنوان معادل واژه خط استفاده میشود. به عنوان مثال، به خط نسخ «قلم نسخ» نیز گفته میشود و واژه «اقلام سته» به معنای شش خط اصلی خوشنویسی فارسی است. ازآنجاکه خط و خوشنویسی با فونت و تایپفیس تفاوت بنیادین دارند، استفاده از یک واژه برای هردوی اینها مناسب به نظر نمیرسد.
2 نظر
به گفتگو بپوندید و نظر خود را به ما بگویید.
سلام، با تشکر از سایت و مطلب خوبتون
چند مورد رو در حین خوندن متن بالا متوجه شدم که بهتر دونستم برای ایجاد تجربه کاربری بهتر مطرح کنم، در وهله اول اینکه فواصل خطوط متن خیلی کم هست و باعث اذیت شدن چشم موقع خوندن متن میشه و از طرفی نسبت اندازه فونت استفاده شده به تعداد کلماتی که توی یک خط قرار گرفته باعث شده هنگام خواندن مطلب و رفتن به خط بعدی در صفحه نمایش های بزرگ (لپتاپ)،چشم مخاطب پرش های نامناسبی رو انجام بده. البته موارد دیگری هم هست که در حال حاضر مجال گفتنش نیست.
امیدوارم موفق باشید.
سلام آقای نوروزپور
از همراهیتون بسیار سپاسگزاریم.
نکاتی که فرمودین کاملا دقیق و به جا است. حتما این موارد رو در دست اقدام قرار میدیم تا اصلاح بشه.
با تشکر